جدول جو
جدول جو

معنی آب سرد - جستجوی لغت در جدول جو

آب سرد
آب سرد: شما در اشتباه هستیدلوک اویتنهاو می گوید: پیام خواب آب روشن و روان: شفافیت است. این نوع آب قابلیت شستشو و پاکسازی روح را دارد و میتوان از آن بعنوان یک آئینه استفاده کرد و نشان میدهد که بیننده خواب در مشکلات و سردرگمی غرق نشده است. آب زلال: شادمانی - لوک اویتنهاو
بهترین نوع آب در خواب آب روشن و صاف و کم عمق است که در جوی روان باشد و سنگریزه های کف جوی یا نهر دیده شود. آب جوی بهتر از آب راکد در برکه یا آبگیر است زیرا جریان روشن آب جریان روشن زندگی بیننده خواب را نشان می دهد. آب صاف و روشن همانطور که گفته شد عیش و شادمانی وعمر دراز است - منوچهر مطیعی تهرانی
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ)
آبسر
لغت نامه دهخدا
(بِ سَ)
آب که پس از بول از مجری برآید. ودی. وذی. (زمخشری)
لغت نامه دهخدا
(تَ بِ سَ)
نافض. تب لرزه. (بحر الجواهر). تبی که از بسیار لرزۀ آن تبدار نتواند خویشتن را از لرزه نگاه دارد. (قانون کتاب چهارم حمیات) (: سکیینج) نافض را که بپارسی تب سرد یا لرزه گویند زایل کند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی).
ایشان ز رشک، در تب سرد آنگهی مرا
کردند پوستین و نکردم عتابشان.
_ (l50k) _
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 335).
رجوع به تب و حمی و دیگر ترکیب های این دو شود
لغت نامه دهخدا
(بِسُ)
شراب. خمر:
من و آب سرخ و سر سبز شاه
جهان گو فروشو به آب سیاه.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(بِ زَ)
نام یکی از آبراهه های رود جراحی، و آن را آب زلال هم میخوانند
لغت نامه دهخدا
(بِ سَ)
نام محلی بر کنار راه خرّم آباد به بروجرد میان چغلوندی و بروجرد، و فاصله آن تا خرم آباد 7600 گز است
لغت نامه دهخدا
تصویری از آب گردش
تصویر آب گردش
تند رفتار تند رو سریع السیر
فرهنگ لغت هوشیار
از تیره چلیپائیان با ارتفاع 10 تا 60 سانتیمتر که غالبادر کنار جویبارها و مسیرجریان آب روید. گلهایش کوچک و سفید و بصورت خوشه است بولاغ اوتی شاهی آبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب ورز
تصویر آب ورز
آب باز شناگر، غواص، ملاح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب مردی
تصویر آب مردی
نطفه، منی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب گند
تصویر آب گند
آب گندیده وباتلاق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب گرم
تصویر آب گرم
آب جوشیده، آب معدنی که بالطبع گرم باشد، آب گرم لاهیجان
فرهنگ لغت هوشیار
آبی که رنگ آن تیره و کدر باشد، شراب انگوری تیره رنگ، ماده علتی که بسبب آن چشم نابینا گردد، کوری تام یا ناقص که از ضمور و اطروفیای عصب باصره پدید آید، آب بسیار آب عظیم، طوفان، طوفان نوح، آفت مکروه مرگ، مداد دوده مرکب زگالاب نقس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب کرده
تصویر آب کرده
گداخته مذاب: قلعی آب کرده، محلول: قند آب کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب حسرت
تصویر آب حسرت
آب رسانه (رسانه: حسرت) اشک سرشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب کردن
تصویر آب کردن
گداختن وکنایه از فروختن جنس خراب با حیله
فرهنگ لغت هوشیار
شربت قند، قسمی خربزه بکاشان که بسیار شیرین و لطیف است. شربت قند، نوعی خربزه شیرین. آب پانیذ آبلوچ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب فسرده
تصویر آب فسرده
آب منجمد، شیشه، بلور، شمشیر، خنجر. یخ، برف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب طرب
تصویر آب طرب
شراب انگوری آب عشرت. می انگوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب چرا
تصویر آب چرا
غذائی که ناشتا بخورند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب سپید
تصویر آب سپید
آب مروارید (چشم)
فرهنگ لغت هوشیار
منفذی بدون زمین که آب و نم از آن نفوذ کند: این زمین یااین کاریز آب دزد دارد، مجرای آب، ابر سحاب قطره دزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب سبز
تصویر آب سبز
نام بیماری درچشم بسیارشایع که از فشار درونی چشم پدید آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب سبک
تصویر آب سبک
آب گوارا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب سردی
تصویر آب سردی
آب که پس از بول از مجری میاید، وذی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب سفید
تصویر آب سفید
نام علتی در چشم، منظور آب مروارید باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب سنج
تصویر آب سنج
وسیله ای جهت اندازه گیری وزن مایعات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب سیر
تصویر آب سیر
آنکه مانند آب حرکت کند چاروای خوش رفتار چهارپای خوش راه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبسرد
تصویر آبسرد
لرزانک گونه ای که از آب گوشت یا آب کله پاچه سازند آبسر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب سرخ
تصویر آب سرخ
شراب، خمر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب سرخ
تصویر آب سرخ
((بِ سُ))
شراب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب سردکن
تصویر آب سردکن
((سَ. کُ))
دستگاهی معمولاً برقی برای خنک کردن آب آشامیدنی، مقابل آب گرم کن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب بند
تصویر آب بند
سد
فرهنگ واژه فارسی سره
آه سرد
فرهنگ گویش مازندرانی